loading...

وُرود مَمنوع

بالاخره کم و زیاد ما اینیم... شما همینم نیستین🙄

بازدید : 359
سه شنبه 28 مهر 1399 زمان : 5:37

عاشقان همه در سودای معشوق... معشوق همه جور و جفا... وَه چه دنیای بیرحمی... چه زندگی سخت و جانگدازی.‌‌.. همه شب رویای معشوق دیدن، همه روز فراق و در نبودش مردن... همه روز اشک و حسرت، به امید شب، رویای معشوق دیدن... همه شب جان را به لب رسیدن، همه روز حسرت یک لحظه دیدارش...
آه‌‌‌ای معشوق جفا، آه‌‌‌ای شهزاده سوار بر اسب رویا... اجازه دارم دمی‌به نظاره بنشینم شمارا؟... اذن میدهی بنویسم وصف قامت رعنا و دلربایتان را؟...
عاجزانه خواهانمت مرا در این قصه دور و دراز، همراه باشی... همپای من... سایه به سایه من... با من بیا‌‌‌... همراهم باش تا انتهای بیکران رویا... رویایی از جنس خیال با تو بودن... گوشه‌‌‌ای از زندگیم را به تماشا بنشین... زندگی دخترک تنهای قصه را... زندگی پر مشقت و جانکاه اورا...
با خیالت آغاز میکنم و با خیالت به انتها میرسانم...
به نام پروردگار و آفریننده معجزه‌‌‌ای از جنس عشق...

تمنای عشق... قسمت ۲
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی